رد شدن به محتوای اصلی

حقوق پایمال شده مردم قشقایی


حقوق پایمال مردم قشقایی ها


در بخش اول نگاهی بسیار مختصر به تاریخ قشقایی ها می اندازم و به معرفی ایل قشقایی می پردازم و در بخش دوم به حقوق سلب شده قشقایی ها توسط دولت جمهوری اسلامی ایران خواهم پرداخت.
مردم قشقایی در تاریخ معاصر ایران
قشقایی ها ترک زبان هستند و به گویشی از زبان های اغوز غربی تکلم می کنند، مرکز اصلی ایل قشقایی در استان فارس است.
نگاهی به تاریخ ایران به روشنی نشانگر آن است که قشقایی ها نقش بسازیی در تاریخ ایران به ویژه تاریخ معاصر ایفا می کنند. با شروع قرن هجده میلادی ایفای نقش قشقایی ها در ایران آغاز می شود. در آن زمان ریاست ایل قشقایی به عهده ی جانی آقا بوده است و فرزندان جانی آقا (اسماعیل خان و حسن خان) نقش موثری در فتح هندوستان داشته اند. به دنبال اختلاف با پادشاه افشار قشقایی ها مجبور به کوچ به خراسان می شوند و پادشاه افشار اسماعیل خان را کور می کند ولی با روی کار آمدن زندیه و به درخواست اسماعیل خان قشقایی ها دوباره به فارس برمی گردند و اسماعیل خان به یکی از افراد مورد اعتماد کریم خان تبدیل می شود. پس از مرگ کریم خان در کش و قوص قدرت اسماعیل خان به دست فردی به نام علی مراد خان اعدام شد و ریاست ایل به جانی خان فرزند او رسید. بدلیل حمایت قشقایی ها از لطفعلی خان زند پس از شکست لطفعلی خان و به قدرت رسیدن قاجار جانی خان به کوه های زاگرس -که امروزه اقامتگاه طوایفی چند از قشقایی هاست -پناه برد و در همان جا پس از گذشت سالها درگذشت. پس از جانی خان محمد علی خان ریاست ایل را بر عهده گرفت که مرکز خلافت او باغ ارم شیراز بود و توانست قدرت خارق العاده ای بدست بیاورد. پس از افت و خیز فراوان در سال ۱۹۰۴ صولت الدوله قشقایی به مقام ایل خانی رسید و قشقایی به قدرت و ثبات پیشین خود بازگشت و با توجه به ضعف حکومت وقت صولت الدوله توانست کنترل بیشتر سرزمین های عشایری را در دست بگیرد. در دوران مشروطه قشقایی ها مشروطه را حمایت کردند و در جنگ جهانی اول قشقایی ها روابط دوستانه ای با آلمانی ها داشتند و در جنگ با انگلیسی ها توانستند به پیروزی برسند. در زمان پادشاهی رضاشاه صولت الدوله و پسرش به مجلس راه پیدا کردند و در همین حال تلاش رضا شاه برای یکجانشین کردن عشایر تاثیر معکوس داشت و موجب شورش مردم قشقایی علیه حکومت شد. بعد از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم ناصر خان و خسروخان که در تهران بودند توانستد از چنگ درباریان بگریزند و خود را به فارس برسانند و در اتحاد دوباره مردم قشقایی و بازپسگیری اراضی از دست رفته بکوشند. ناصر خان  آلمانی ها را به مشاوره نظامی برگزید و به اعتقاد آلمانی ها و مردم قشقایی در صورت پیروزی آلمان بر متفقین ناصر خان گزینه ی اصلی پادشاهی و سلطنت ایران بود. در همین حال انگلیسی ها که از قدرت گیری قشقایی ها سخت بیمناک بودند سعی کردند با پرداخت مبالغ هنگفت چندین گروه را علیه قشقایی ها متحد کنند که به سرانجام به درگیریها متعددی میان انگلیسی ها و عوامل آنها به قشقایی ها در چندین مرحله انجامید که معروفترین آنها جنگ سمیرم می باشد که به شکست سنگین نیروهای دولتی و ارتش ایران و عوامل انگلیس انجامید که در نتیجه ی آن انگلیس و دولت ایران مجبور قبول پیمان صلحی شدند که در آن قشقایی ها مجاز شدند به خود مختاری در جنوب ایران ادامه دهند و همچنین خسرو خان به مقام ریاست ایل رسید و ناصرخان به مجلس ایران راه یافت.ناصر خان که به بهبود شرایط فارس می اندیشید جریان ملی «سعدون» را راه‌اندازی کرد،زمانی که خواست‌های این جریان پذیرفته نشد، عشایر از خوزستان تا کرمان دست به شورش زدند و قشقایی‌ها کازرون و آباده را تصرف کردند. اینها سبب شد که نخست‌وزیر خواست‌های این جریان را بپذیرد، کابینه‌اش را تغییر دهد و حتی خسروخان را به عنوان نماینده حزبش به مجلس ببرد. بین سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۳ ایل قشقایی رونقی یافت که تا آن زمان تجربه‌اش نکرده بود. ایل به بیشترین خودمختاری رسیده بود و توسط «چهار برادر» رهبری می‌شدناصرخان و ملک منصورخان به عنوان رهبران عشایری در فارس بودند و خسروخان و محمدحسین خان خواسته‌های اتحادیه را در مرکز پیگیری می‌کردند.
در جریان ملی شدن نفت برادران قشقایی همگی از مصدق، حمایت گسترده‌ای کردند. قشقایی‌ها از زمان والی گری مصدق در فارس با او ارتباط دوستانه‌ای داشتند به همین خاطر و همچنین به خاطر مبارزه همیشگی شان با پهلوی‌ها، برادران قشقایی به عضویت جبهه ملی درآمدند.
یکی از نقش های عمده قشقایی ها در تاریخ معاصر ایران حمایت همه جانبه ی قشقایی ها از جریان ملی شدن نفت است که تنها گروهی که برای حمایت از مصدق دست به اسلحه بردند قشقایی ها بودند. با آغاز نخست‌وزیری مصدق تحرکات قشقایی‌ها نیز گسترده‌تر شد. در این دوران انگلیسی‌ها که از قشقایی‌ها بیمناک شده بودند دست به تحریک ایلات دیگر برای مقابله با قشقایی‌ها زدند که با هوشیاری ناصرخان نتیجه نداد. هنگام کودتا نیز به مصدق پیشنهاد دادند که همراه ایشان به فارس بیاید تا از او حمایت کنند اما دکتر مصدق پیشنهادشان را نپذیرفت و تسلیم دولت شد. برادران قشقایی به سرعت به فارس بازگشتندناصرخان به ایل آماده باش داد و در تلگرافی سرلشکر زاهدی را نکوهش کرده به او پیشنهاد داد به ملت بپیوندد و از شاه و انگلیسی‌ها دوری کند.
حقوق مردم قشقایی
امروزه حکومت ایران هنوز سیاست مشخصی نسبت به قشقایی ها ندارد، در واقع حکومت هنوز نگرش مثبتی نسبت به گروههای قومی ندارد و تمامی سیاست های ۴۰ سال گذشته حکومت بر مبنای حصر و نادیده گرفتن حقوق فرهنگی،زبانی و قومی افراد بوده و هست.
زمانی که به قشقایی ها احتیاج داشتند که قشقایی ها بروند و بجنگند قشقایی ها بودند ذخایر مملکت وقتی که قشقایی ها حقوقشان را تقاضا کردند که ما میخواهیم زبان خودمان فرهنگ خودمان محدوده زندگی خودمان را داشته باشیم، بتوانیم ییلاق و قشلاق بکنیم، راههای کوچ بسته نشنود و اگر کسانی میخواهند به روش قدیم به صورت دامداری زندگی کنند این فرصت به آنها داده بشود، وقتی این نیاز ها مطرح شد قشقایی ها بصورت کلی از پهنه ی سیاسی کشور حذف شدند.ما قشقایی ها حتی یک روزنامه سراسری نداریم یک تلویزیون یک برنامه ریزی مشخص یک برنامه ارتباطی نداریم بنابراین اگر اتفاقی هم بی افتد که می افتد مردم بی خبر می مانند مثلا از دستگیر شدگان آبان هنوز اطلاعات مشخصی در دسترس نیست و حتی آمار دقیقی از تعداد قشقایی هایی که کشته شدند و یا دستگیر و محکوم شده اند در دسترس نیست.
رابطه ی گروهای قومی ایران و ایران مثل رودخانه و ماهی می باشد رودخانه بدون ماهی نمی شود و ماهی هم بدون رودخانه نمی تواند زنده بماند بنابراین اگر ما هویت ایرانی را قبول میکنیم باید قبول کنیم گروههای قومی چه کرد چه فارس چه ترک چه مذهبی و چه غیر مذهبی همه حق حیات دارند و باید به عنوان یک انسان درجه یک به آنها نگاه شود بدلیل اینکه همین گروهای قومی هستند که جامعه را از غنا و رنگارنگی پر می کنند، که متاسفانه دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک انسان حقوق ما را در نظر نمی گیرد.
قشقایی ها از گذشته تا الان از طریق دامداری و ییلاق و قشلاق زندگی می کنند.قشقایی ها این مدل زندگی را دوست دارند متاسفانه همین یک ذره امکان زندگی هم از ما گرفته شده است،بدلیل اینکه هیچ قانونی نداریم برای زمین های کشاورزی،زمین های مرتع و زمین های مشا‌. تمام ایل راههایمان را بسته اند و عشایر قشقایی هنگام  کوچ از هیچ راهی نمی توانند خودشان را به سلامت به ییلاق و قشلاق برسانند بنابراین مجبورند در نواحی شهر ها و ترک اباد ها جاگیر شوند.این مردم با زندگی شهری آشنایی چندانی ندارند پس خیلی سخت وارد اجتماع می شوند، بنابراین قشقایی ها از منابع  در آمدشان کنده میشوند و نمی توانند وارد اقتصاد شهری بشوند در نتیجه توده ای از کارگران فصلی را بوجود می آورند که بسیاری از فصول مشغول نیستند.
نمونه دیگر نقض آشکار حقوق مردم قشقایی این است که ما در زمان آموزش عشایر آقای بهمن بیگی امکانات زیادی داشتیم ساختمان های زیادی داشتیم، مراکز آموزشی زیادی داشتیم، کتابخانه های زیادی داشتیم آزمایشگاههای زیادی داشتیم دانشسرای عشایری دانشسرای راهنمایی دبیرستان شبانه روزی و ...
تمام این امکانات را از ما گرفتند. ما یک مدرسه ی عشایری داشتیم که بچه ها آنجا با سواد می شدند اسمش را عوض کردند گذاشتند مدرسه ی شهید بهشتی و دیگر خبری از آن آموزش قبلی نیست دولت عملکرد بسیار ضعیفی در زمینه آموزش بچه های عشایر دارد.
اموال قشقایی ها را مصادره کردند و هنوز هم پس نمی دهند. قشقایی های زیادی داریم که کاندیدای مجلس می شوند و رد صلاحیت میشوند، یا اینکه ما افراد باسواد و شایسته ی زیادی داریم که نمیتوانند پستهای  مدیریتی بگیرند.

تمامی موارد اشاره شده در این مقاله نقض آشکار حقوق مردم قشقایی توسط دولت جمهوری اسلامی را نشان می دهد که این موضوع نه تنها موجب انزوای روز افزون ایل قشقایی و جمعیت قابل توجه آن شده بلکه به وضوح نشانگر نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و سند ۲۰۳۰ یونسکو و هم چنین قانون اساسی ایران است.

مهرشاد بایرمی یادکوری


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کتاب چرا خدا وجود ندارد آرمین نوابی

دانلود کتاب چرا خدا وجود ندارد نوشته آرمین نوابی

اولین اعتصاب در سال جدید؛ کارگران راه آهن خراسان دست از کار کشیدند

    کارگران خط و ابنیه فنی در کرمان. آرشیو    کارگران راه آهن خراسان روز چهارشنبه اول فروردین، به دلیل پرداخت نشدن حقوق و مزایای خود دست از کار کشیدند تا عملا نخستین اعتصاب کارگری در سال جدید را رقم بزنند. کانال تلگرامی کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن نوشت که حقوق و مزایای آخر سال این کارکنان پرداخت نشده و با قرار گرفتن در ماه رمضان و ایام نوروز، آنها با مشکلات متعددی روبرو شده‌اند. مشکلات کارگران راه‌آهن تنها مربوط به یک استان خاص نیست و در بسیاری از استان‌ها این روند حاکم است. در این ارتباط، خبرگزاری ایلنا روز ۲۴ اسفند سال ۱۴۰۲ اعلام کرده بود که شماری از کارگران پیمانکاری شاغل راه‌آهن که در بخش نگهداری از خطوط ریلی کار می‌کنند، می‌گویند: «بخشی از حقوق ماه گذشته را طلبکاریم و در عین حال، با سپری شدن روز مرد، عید مبعث و ۲۲ بهمن خبری از پرداخت مزایای این ایام نیست.» ایلنا تاکید کرده بود آن‌ها خواستار رفع تبعیض در پاداش، حقوق و مزایای مزدی نسبت به کارگران رسمی و قرارداد مستقیم هستند. آن گونه که گزارش‌ها نشان می‌دهد، کارگران پیمانی راه آهن از مزد کمتر و شمار