راستی‌آزمایی؛ ۵ موتورسواری که پیش از دیگران به بالگرد رئیسی رسیدند ولی «گمنام» ماندند

 

  موتورسوارانی که اولین بار به محل سقوط هلیکوپتر رسیدند

توضیح تصویر، عکس چهارتن از پنج موتورسواری که اولین بار به محل سقوط هلیکوپتر رسیدند

 

 

  • سروش پاکزاد
  • شغل, بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی

در حالی که ترکیه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا کردند برای اولین بار با پهپادهای نظامی محل سقوط بالگرد رئیس جمهور ایران را شناسایی کرده‌اند و هلال احمر ایران شناسایی را نتیجه جستجوی پهپادهای داوطلبانش خواند، بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی فارسی با بررسی تصاویر و خبرهای عملیات جستجوی بالگرد تایید کرده است که شواهد نشان می‌دهد یک گروه موتورسوار آفرود رشته اندرو، اولین کسانی هستند که به محل سقوط بالگرد رئیسی رسیده‌اند.

همچنین شواهد نشان می‌دهد مختصاتی که رسانه‌های ترکیه بعنوان محل سقوط بالگرد اعلام کردند درست نبوده است.

تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد نیروهای سپاه پاسداران و ماموران هلال احمر بعد از این پنج موتور سوار به محل رسیده‌اند ولی صدا و سیما، خبرگزاری‌های ایران و نهادهای رسمی نامی از آن‌ها نبردند.

یک منبع محلی در گفتگو با بی‌بی‌سی گفت این موتورسواران مستقلا در عملیات جستجو شرکت داشتند و در محلی بالگرد را پیدا کردند که خارج از محدوده تعیین شده برای جستجو بود. این منبع گفت بر اثر فشار نیروهای امنیتی، موتورسواران تصاویری که از محل سقوط گرفته‌اند را از گوشی‌های خود پاک کردند.

حسین فولادی، فرشید مصیبی، رضا زارعی، علی ذوالفقاری و امیرحسام نشانی موتورسوارانی هستند که برای جستجو به محل رفتند.

در روزهای نخست کشف محل سقوط بالگرد، چند نفر از این موتورسواران در شبکه‌های اجتماعی‌شان نوشته‌ای‌ را بازنشر کردند که حاکی از این بود که صفحاتشان «زیر نظر مقامات امنیتی» است و در آن خواسته شده بود به آنها پیام ندهند.

نخستین بار یک مجله اینستاگرامی موتورسواری اندرو صحبت موتورسوارانی را منتشر کرد

منبع تصویر، @Cross_soran_life

توضیح تصویر، نخستین بار یک مجله اینستاگرامی موتورسواری اندرو، صحبت موتورسوارانی را منتشر کرد که به خبرنگار صدا و سیما می‌گفتند زودتر از بقیه به محل لاشه بالگرد رسیدند

نخستین بار یک صفحه اینستاگرامی موتورسواری اندرو (آفرود)، ویدیویی منتشر کرد که فردی با موبایل از مصاحبه دو موتورسوار با مجری صدا و سیما گرفته بود. دراین ویدیو آن‌ها خطاب به خبرنگار می‌گویند در ساعت ۵:۴۵ دقیقه صبح به محل رسیدند و چشم‌دیدشان از وضعیت بالگرد و وضعیت اجساد را شرح می‌دهند.

این مصاحبه که در حضور مردم و فردی با کاپشن هلال احمر گرفته شده، تا لحظه تنظیم این مطلب، از صدا و سیما پخش نشده است.

روز جمعه این صفحه اینستاگرام با بازنشر بخشی از گزارش تلویزیونی بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی که به این موتورسواران اشاره کرده بود، خبر داد «بابت انتشار این ویدیو به آنها تذکر داده شده است».

این صفحه با اشاره به حضور موتورسواران اندرو در کمک رسانی در مواقع ضروری تاکید کرده «الان وقت آن است که مسئولین به موتورسواران اندرو توجه کنند و در مواقع ضروری از حضور و تخصص آنها استفاده کنند».

موتورسواری که با ساعدنیوز گفتگو کرد

منبع تصویر، @Farshid.mosayebi

توضیح تصویر، حساب اینستاگرام فرشید مصیبی، موتورسواری که با ساعدنیوز گفتگو کرده نشان می‌دهد او مدتهاست در اعماق جنگل‌های ارسباران موتورسواری می‌کند

وب‌سایت ساعد نیوز تنها رسانه‌ داخلی است که تاکنون با این موتورسواران گفت‌و‌گو کرده است. فرشید مصیبی، موتورسوار مدال‌آور در این گفت‌وگو می‌گوید: «تمام محل‌هایی که امدادگران به ما می‌گفتند اشتباه بود». او ادامه داد:«حدس می‌زدیم هلیکوپتر در جنگل‌های پیرداوود و شیطان دره سقوط کرده باشد».

او می‌گوید: «در جریان جستجو ساعت ۳:۳۰ بامداد به خانه نگهبان امام‌زاده در جنگل‌های پیرداوود رفتیم و او به ما گفت که ساعت ۱:۳۰ ظهر، صدای تنها یک هلیکوپتر را شنیده است و آن هلیکوپتر بیست ثانیه بعد از رد شدن از قله روستای خنیرود صدایش قطع شد».

آقای مصیبی می‌گوید: «حین جستجو فردی که نمی‌دانم مامور سپاه بود یا نه، عکسی از روبروی کوهی که ما می‌خواستیم به سمت آن برویم را به ما نشان داد و درباره این منطقه پرسید. ما خوشحال شدیم و به سمت آن رفتیم و حتی فرصت نکردیم به آن فرد جواب دهیم». او گفت: «موتورها را در ارتفاع پارک کردیم و پیاده پایین رفتیم». مشخص نیست این گفت‌‌و‌گو در چه شرایطی ضبط شده است.

آقای مصیبی درباره وضعیت اجساد هم می‌گوید: «صحنه‌های وحشتناکی دیدیم و دو فردی که مشخص شد خلبان هستند کاملا سوخته بودند».

آقای مصیبی تایید می‌کند: «حدود ساعت ۵:۴۰ به محل رسیدیم و قبل از ما هیچ کسی آنجا نبود». او می‌گوید: «بعد نیروهای نظامی و سپاه رسیدند». او تاکید می‌کند: «هلال احمر نبودند و نیروهای نظامی به ما گفتند سریع اینجا را تخلیه کنید. ما به آن‌ها گفتیم ما برای کمک کردن آمدیم و می‌توانیم در بردن اجساد به شما کمک کنیم».

 

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام و اعتصاب غذای زندانیان سیاسی به هفته هجدهم رسید

 

 

بر اساس گزارش‌های منتشر شده از برخی زندان‌های ایران، اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زیر عنوان کارزاری با عنوان سه‌شنبه‌های نه به اعدام، روز هشتم خرداد به هجدهمین هفته متوالی رسید.

با ادامه روند آزار و سرکوب‌گری جمهوری اسلامی در زندان‌ها، شماری از زندانیان سیاسی در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام دست به اعتصاب غذا زدند.

زندانیان سیاسی محبوس در زندان‌های اوین، قزلحصار، کرج، خرم‌آباد و دیگر زندان‌های ایران این کارزار اعتراضی را با گذشت چهار ماه از شکل‌گیری‌اش ادامه داده‌اند.

کارزار اعتصاب غذای زندانیان سیاسی روزهای نهم و دهم بهمن ۱۴۰۲ و در اعتراض به اعدام وفا آذربار، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی و محسن مظلوم شکل گرفت.

این کارزار برای توقف اعدام‌ها، از سوی زندانیان سیاسی محبوس در قزلحصار کرج آغاز شد و سپس زندانیانی از سایر زندان‌ها نیز به آن پیوستند.

زندان قزلحصار کرج در یک سال گذشته بزرگ‌ترین مرکز اجرای حکم اعدام در کشور بوده است.

مقام‌های این زندان هفته گذشته احمدرضا حائری و زرتشت احمدی راغب، از جمله زندانیان شرکت‌کننده در این کارزار را به سلول‌های انفرادی واحد سه منتقل کردند.

این سلول‌های انفرادی، محل نگهداری زندانیان زیر حکم اعدام است.

حائری روز یک‌شنبه شش خرداد، پس از یک هفته به بند عمومی بازگردانده شد.

زرتشت احمدی راغب که روز پنج خرداد به سلول انفرادی منتقل شده، هنوز به بند عمومی بازگردانده نشده است.

منابع نزدیک به خانواده زندانیان سیاسی از اعلام اعتصاب غذای زرتشت احمدی راغب خبر دادند.

بر اساس گزارش‌های رسیده به ایران‌اینترنشنال، این زندانی سیاسی ۶۴ ساله با توجه به بیماری‌های متعددی که دارد، با خطر از دست رفتن سلامتی‌اش مواجه است.

در هفته‌های گذشته محمد خداکرمی و مهدی خداکرمی، دو تن دیگر از زندانیان سیاسی شرکت‌کننده در این اعتصاب غذای هفتگی، با مجازاتی مشابه مواجه شدند.

این دو نفر که در زندان خرم‌آباد محبوس بودند به سلول‌های انفرادی منتقل و سپس به زندان پارسیلون همین شهر تبعید شدند.

با افزایش شدید آمار صدور و اجرای احکام اعدام در زندان‌های جمهوری اسلامی در سه ماهه نخست سال جاری، سازمان عفو بین‌الملل اوایل خرداد با انتشار نامه‌ای نسبت به خطر جدی اجرای احکام اعدام دست‌کم ۱۵ زندانی در ارتباط با اعتراضات سراسری در ایران هشدار داد.

پیش از آن سازمان حقوق بشر ایران در گزارشی اعلام کرده بود جمهوری اسلامی در دو هفته نخست اردیبهشت امسال، بدون پرداخت هیچ هزینه سیاسی‌ای، هر پنج ساعت یک نفر را اعدام کرده است.

آمار ارائه شده از سوی نهادهای حقوق بشری نشان می‌دهند شمار اعدام‌شدگان سال ۱۴۰۲ نسبت به شمار اعدام‌ها در سال ۱۴۰۱، حدود ۸۵ درصد و نسبت به سال ۱۴۰۰، حدود ۱۳۰ درصد افزایش داشته است.

 

خانواده‌های ۳ فرانسوی زندانی در ایران از سازمان ملل کمک خواستند

 

 

برخی اعضای خانواده‌های سسیل کوهلر، ژاک پاریس و لوئی آرنو، سه شهروند فرانسوی زندانی در ایران و وکیلانشان از سازمان ملل متحد خواستند تا بر تهران فشار بیاورد و توجه‌های جهانی را به وضعیت «این سه گروگان در دست جمهوری اسلامی» جلب کند.

نوئمی کوهلر، خواهر سسیل کوهلر که کمی بیش از دو سال است به همراه شریک زندگی‌اش، ژاک پاریس، در ایران بازداشت شده، امیدوار است بتواند با جلب توجه بین‌المللی، آزادی این دو شهروند فرانسوی را از زندان‌های ایران، تسریع کند.

نوئمی کوهلر روز دوشنبه در بیرون دفتر سازمان ملل متحد در ژنو در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه با اشاره به وضعیت جسمی این زندانیان گفت: «امروز یک وضعیت اضطراری مطلق است. وضعیت سلامتی آن‌ها رو به وخامت است و زمان آن فرا رسیده که این کابوس پایان یابد.»

سیلوی آرنو، مادر لوئی آرنو نیز گفت: «این برای ما بسیار مهم و ضروری است که وضعیت و بازداشت خودسرانه آن‌ها به رسمیت شناخته شود و هر چه سریع‌تر آزاد شوند.»

آبان ماه سال گذشته، فرانسه تایید کرد دادگاهی در ایران، لویی آرنو، مشاور امور بانکی را به پنج سال زندان محکوم کرده است.

 

یکی از سخنگوهای وزارت امور خارجه فرانسه روز ۱۷ آبان سال گذشته این حکم را «غیرقابل قبول» خواند و تاکید کرد این شهروند فرانسه در روند دادرسی از حق داشتن وکیل محروم بوده است.

همان زمان، خانواده آرنو گفتند که این حکم «از سوی دادگاه انقلاب» و به اتهام «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی» برای این شهروند فرانسوی صادر شده است.

سسیل کوهلر، معلم ادبیات معاصر فرانسه نیز در سفری به ایران به همراه شریک زندگی‌اش به اتهام «جاسوسی» دستگیر شد.

در حال حاضر به غیر از این سه شهروند فرانسوی، یک فرانسوی دیگر به نام الیویه (نام کوچک اوست) نیز در ایران زندانی است که هنوز هویتش روشن نشده است.

جمهوری اسلامی بر اساس «سیاست گروگان‌گیری» خود، شهروندان خارجی و شهروندان دوتابعیتی را برای اعمال فشار بر دولت‌های غربی بازداشت می‌کند.

علاوه بر خانم‌ها کوهلر و آرنو، وکیلان این دو خانواده نیز به ژنو آمدند تا با اعضای یک کارگروه در مورد بازداشت‌های خودسرانه، شامل مجموعه‌ای از کارشناسان مستقل شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، ملاقات کنند.

مارتین پرادل، یکی از این وکیلان دادگستری، گفت: «اقدام ما شامل این است که اعلام کنیم بازداشت سیسیل کوهلر، ژاک پاریس و لوئی آرنو، خلاف معیارهای کنوانسیون‌های بین‌المللی است که ایران نیز آن‌ها را پذیرفته و بنابراین بازداشت آنان باید خودسرانه تلقی شود.»

این وکیل دادگستری با ابراز امیدواری به اعلام موضع سریع و صریح از سوی این کارگروه تا تابستان، افزود: «ما عجله داریم زیرا می‌دانیم شرایط بازداشت آن‌ها بسیار سخت است.»

از نظر این وکیل، دولت فرانسه نیز باید در زمینه آزادی این شهروندان تلاش بیشتری کند.

پیش از این وزارت امور خارجه فرانسه به مناسبت دومین سالگرد بازداشت کوهلر و پاریس، «سیاست گروگان‌گیری دولتی و باج‌گیری همیشگی مقامات» جمهوری اسلامی را محکوم کرده بود.

در تهران، مقام‌های جمهوری اسلامی این موضع فرانسه را «مداخله‌جویانه و نامناسب» خواندند و آن را محکوم کردند.

 

سپیده رشیدی، شهروند بهائی در اهواز بازداشت شد

 

 

 

 خبرگزاری هرانا – سپیده رشیدی (درخشان)، شهروند بهائی توسط ماموران اطلاعات سپاه در اهواز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. بی خبری از سرنوشت خانم رشیدی، منجر به افزایش نگرانی های خانواده وی شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سپیده رشیدی، شهروند بهائی در اهواز بازداشت شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده وی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “بازداشت خانم رشیدی (درخشان) روز دوشنبه هفتم خرداد توسط ماموران اطلاعات سپاه در اهواز صورت گرفت. او پس از دستگیری به مکان نامعلومی منتقل شده و بی خبری از سرنوشت وی، افزایش نگرانی های خانواده این شهروند بهائی را به همراه داشته است.”

در دی ماه سال گذشته، ماموران اطلاعات سپاه پس از مراجعه به منزل خانوادگی خانم رشیدی، ضمن تفتیش محل، شماری از لوازم الکترونیکی نظیر کامپیوتر و تلفن همراه او را ضبط کردند.

تاکنون از دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند بازداشتی اطلاعی کسب نشده است.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات پخشان عزیزی برگزار شد

 

 

 

خبرگزاری هرانا – امروز سه شنبه هشتم خردادماه، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات پخشان عزیزی، متهم سیاسی محبوس در زندان اوین، در شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات پخشان عزیزی، متهم سیاسی برگزار شد.

در جریان این جلسه که امروز سه شنبه هشتم خردادماه، در شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شده، خانم عزیزی از بابت اتهاماتی از جمله عضویت در جمعیت های معارض کشور به دفاع از خود پرداخته است.

پخشان عزیزی، اهل مهاباد در تاریخ سیزدهم مرداد ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

او مدت ها از حق دسترسی به وکیل و امکان ملاقات با خانواده خود محروم ماند و نهایتا پس از چهار ماه بازجویی به بند زنان این زندان انتقال یافت.

خانم عزیزی در بهمن ماه سال گذشته، در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای امنیت اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود و کیفرخواست پرونده وی به شعبه دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری ارجاع داده شده بود.

پخشان عزیزی پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. وی در تاریخ بیست و پنجم آبان‌ ١٣٨٨ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود

 

زندان ماکو؛ گزارشی از آخرین وضعیت محمد بیردال، تبعه کشور ترکیه

 

 

خبرگزاری هرانا – محمد بیردال، تبعه کشور ترکیه، دوران محکومیت خود را در زندان ماکو سپری می‌کند. وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب به پنج سال حبس محکوم شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد بیردال دوران محکومیت خود را در زندان ماکو سپری می‌کند.

این زندانی اهل کشور ترکیه پیشتر با حکم دادگاه انقلاب به ظن عضویت در یکی از گروه‌های مخالف نظام، به پنج سال حبس محکوم شده و اخیرا از زندان ارومیه به زندان ماکو منتقل شده است.

محمد بیردال سی‌ام مردادماه سال ۱۴۰۰، هنگام بازگشت به کشور خود در مرز زمینی بازرگان توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد.

آقای بیردال، شهروند اهل ترکیه، ۴۱ ساله و متاهل است.

 

طرح نور؛ همه‌ی حکومت در برابر زنان ایرانی/ مرتضی هامونیان

 

 

 

ماهنامه خط صلح – مدعای فرماندهی انتظامی کل کشور این است که طرح موسوم به «طرح نور»، «با هدف حفظ حریم عفاف و حجاب و مقابله با ناهنجاری‌ها در سراسر کشور» از سوی این فرماندهی اجرا می‌شود.(۱) نور، طرحی است که در ظاهر توسط فراجا اجرایی می‌شود و اما در واقع از سوی نهادهای مختلف اجرایی، امنیتی، انتظامی و قضایی در کشور، از دولت گرفته تا سپاه و قوه‌ی قضاییه و ائمه‌ی جمعه حمایت می‌شود. طرحی که ظاهراً رهبر نظام هم در خصوص «اشتباهات» آن تذکرهایی داده ‌است. اشتباهاتی که به گفته‌ی محمدعلی جعفری، فرمانده‌ی پیشین سپاه پاسداران و مسئول قرارگاه بقیه‌الله سپاه پاسداران، قرار نبوده که کل طرح را زیر سوال ببرد، چرا که به گفته‌ی جعفری، «در همه‌ی ماموریت‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی امکان اشتباه وجود دارد.» (۲)

مسئله‌ی حجاب اجباری در ایران به اولین روزهای پس از انقلاب بهمن ۵۷ برمی‌گردد، زمانی که زنان ایرانی در اولین روز جهانی زن پس از انقلاب، به خیابان‌ها آمده و شعار دادند که «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم.» از همان زمان و در سال‌های اول پس از پیروزی انقلاب اما شعار «یا روسری، یا توسری» از سوی نیروهای موسوم به حزب‌اللهی و وفاداران به بنیان‌گذار نظام، بلند بود. این درگیری‌ها هم ادامه پیدا کرد تا مرداد ۱۳۶۲ که قانون حجاب اجباری از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت و بدل به قانونی لازم‌الاتباع شد. دهه‌ی۶۰ دهه‌ی جنگ بود و اما پس از آن و در طول دهه‌ها، فعالین جنبش زنان در ایران بارها و بارها تلاش کردند تا این سد حجاب اجباری را عقب برانند و با مقاومت مدنی، حجاب اختیاری را برای زنان ایرانی طلب کنند. این جنگ سرد میان زنان ایرانی و حاکمیت اما در آخرین روزهای تابستان ۱۴۰۱ صورت دیگری پیدا کرد و با به هم پیوستن رودهای شکاف‌ها و تضادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلف، بدل به دریایی شد که جنبش اعتراضی سال ۱۴۰۱ را رقم زد. جنبشی که شعارش «زن، زندگی، آزادی» بود و مقطعی شد برای فصل میان دو دوران؛ دورانی که زنان ایرانی هرچند با زور به حجاب اجباری تن می‌دادند و دورانی که دیگر تیغ زور حاکمیت هم کار نمی‌کرد و حجاب اختیاری توسط بسیاری از زنان ایرانی، با وجود مخاطرات و برخوردها و هزینه‌ها برگزیده شد.

فروردین ۱۴۰۲ رهبر نظام جمهوری اسلامی در موضعی شدید، کشف حجاب را حرام شرعی و سیاسی خواند و مدعی شد که «دشمن با برنامه وارد شده، ما هم باید با برنامه وارد شویم.» او البته تذکر داد که «کارهای بی‌قاعده نباید انجام بگیرد.» رهبر نظام در این سخنان –که در اولین بهار پس از جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ گفته می‌شد—، با طرح تعبیر «حرام سیاسی» در خصوص شهروندان باورمندی که کشف حجاب می‌کنند، گفت که خیلی از این‌ها «توجه ندارند که چه کسی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجاب است. جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن دنبال این قضیه است.» (۳)

سال ۱۴۰۲ هم با این آغاز و سخنان رهبر نظام، پر از طرح‌هایی مانند لایحه‌ی حجاب و عفاف از سوی قوه‌ی قضاییه و دولت و روند تکوین و بررسی آن توسط نهادهای مختلف حاکمیتی شد؛ لایحه‌ای که هنوز و دستکم تا زمان نوشتن این متن، میان مجلس و شورای نگهبان در حال رفت و آمد است. شهرداری تهران هم در برای پیروی از منویات رهبر نظام به سمت حجاب‌بان‌سازی رفت و در مشهد هم دوربین‌های هوشمندی نصب شد که برای رصد موارد عدم رعایت حجاب اجباری مورد استفاده قرار گیرد. همه‌ی این تلاش‌ها انجام شد و اما گویی توان مقاومت مدنی زنان ایرانی بیش‌تر بود. آخر‌الامر همین شد که این بار پلیس مملکت با طرحی موسوم به نور به خیابان‌ها آمده تا به تعبیر رئیسش، از عفاف و حجاب «محافظت» و با «ناهنجاری» در کشور مقابله کند.

این بار ظاهراً همه‌ی نهادهای حکومتی کشور به حمایت از فراجا برخواسته‌اند، تا شاید بتوانند دوباره کار را به دوران پیش از جنبش مهسا برگردانند. سپاه پاسداران که در نقاط مختلف کشور –از جمله اردبیل—، از طرح نور فراجا حمایت کرده، با تشکیل گروهی به نام «سفیران مهر»، به یاری یاران نظامی خود در پلیس آمده تا مسئله‌ی حجاب اجباری را «به صورت جدی‌تر در میان اصناف، ادارات، بازار، معابر، بوستان‌ها، تفرجگاه‌ها و حمل و نقل عمومی تهران پی‌گیری» کند. (۴)

دولتی‌ها هم که خودشان پیش‌تر لایحه حجاب و عفاف را ساخته و پرداخته کرده بودند هم در حمایت از طرح نور وارد معرکه شدند. تا جایی که احمد وحیدی، وزیر کشور نظام، صراحتاً به حمایتی تمام قد از اجرای طرح نور دست زد و گفت که دولت حتماً به تأمین تجهیزات فراجا در اجرای این طرح کمک خواهد کرد. (۵) رئیس دولت هم البته برای طرح نور سنگ تمام گذاشت، تا جایی که فرمانده‌ی فراجا صراحتاً گفت که «آقای رئیسی پای این کار ایستاده. » (۶)

این وسط مسئول مجازات و برخورد قضایی با بی‌حجاب‌ها هم دستگاه قضایی است. دادستانی قرار است که برای اجرای این طرح «دستورالعمل» خود را به فراجا ابلاغ کند(۷) و فرمانده‌ی فراجا هم اجرای طرح را با حمایت مجلس و قوه‌ی قضاییه و دولت می‌داند و می‌گوید که با حمایت این‌هاست که این طرح را با قوت دنبال می‌کند.(۸)

تنها نیروی حکومتی و قوای نظامی و انتظامی نیستند که حامیان طرح نوراند و یاران اجبار حجاب بر جامعه‌ی در حال مقاومت مدنی ایران. برخی از روحانیان و مراجع تقلیدی که در برابر فقر و فساد و دزدی‌ها و زمین‌خواری‌های حاکمیت و هم‌لباسان خود ساکت‌اند، این‌جا به سخن درآمده‌اند و به حمایت از طرح نور و اجبار حجاب پرداخته‌اند. حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید قم طرح نور فراجا را مورد حمایت خود می‌داند و از آن سو هم ناصر مکارم شیرازی، از دیگر رساله‌داران و مراجع تقلید هم از طریق فرزندش، حمایت خود را از طرح نور اعلام می‌کند و سلام و مراتب قدردانی خود را به فرمانده‌ی فراجا اعلام می‌دارد. (۹)(۱۰)

امامان جمعه هم که منصوبان رهبر نظام‌اند و هماهنگ شده توسط شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه، همه هم صدا از طرح نور حمایت می‌کنند. یکی در فسا مدعی می‌شود که «طرح نور مبنای شرعی-عقلی دارد و مورد حمایت رهبر و مراجع و مردم است» و دیگری در اراک می‌گوید که «تمام مردم ایران حامی طرح نور هستند.» بقیه هم از رشت تا اهواز، از طرح نور حمایت می‌کنند و خواستار اجرای محله به محله‌ی آن شده‌اند. (۱۱) امام جمعه‌ی قم می‌گوید که مردم باید قدردان پلیس برای طرح نور باشند و امام جمعه‌ی جنجالی مشهد هم علاوه بر فراجا می‌خواهد پای مردم عادی را به میدان بکشد و مردم عادی را در برابر معترضان به حجاب اجباری قرار دهد.

قضیه‌ی این موج حمایت‌ها و کف‌زدن‌ها برای فراجا تنها به قوای سه گانه و برخی مراجع و تقریباً همه‌ی ائمه‌ی جمعه ختم نمی‌شود. چون تنها حمایت نیروهای حکومتی کافی نیست و حکومت باید نشان دهد که مردم هم با طرح نور موافق‌اند. پس کارناوال‌های حمایت از طرح نور در شهرهای مختلف کشور به راه می‌افتد. از رشت تا مشهد، قم، اصفهان و بندرعباس و شهرهای مختلف کشور، حامیان حکومت به میدان آورده می‌شوند تا با مانوری خیابانی –به مانند مانورهای دیگر خیابانی نظام در طول تمام این سال‌ها و دهه‌ها—، نشان دهند که مردم با طرح نور موافق‌اند. حکومت جمهوری اسلامی در ساختن این‌گونه مانورهای خیابانی تبحری عجیب دارد. تاریخ ایران در همین دهه‌های اخیر تجمع‌هایی مانند ۲۳ تیر ۱۳۷۸ و ۹ دی ۱۳۸۸ و مانند آن را فراموش نمی‌کند. تجمع‌هایی که ایجاد شدند و مردم در آن سازماندهی شدند تا با نظام بیعت کنند و پایانی بر خطری برای نظام و راس آن باشند.

رئیس سازمان عقیدتی، سیاسی فراجا، حمایت از طرح نور را یک تکلیف خوانده ‌است. (۱۲) حاکمیت هم تلاش می‌کند تا با تمام ابزارهایش، حامیانش این تکلیف را انجام دهند؛ حال خواستند با اختیار، نشد به روش‌های خاص نظام جمهوری اسلامی!

هنوز به دومین سالگرد جنبش اعتراضی ۱۴۰۱، موسوم به جنبش مهسا یا جنبش زن، زندگی، آزادی نرسیده‌ایم. اما گویی حاکمیتی که در اجبار حجاب به مردم شکست سنگینی خورده و نافرمانی مدنی مردم در این قریب به دو سال اخیر عصبانی‌اش کرده، نمی‌خواهد شکست در برابر مقاومت مدنی مردم را بپذیرد و قبول کند که حاکمیت از آن مردم است و وقتی مردم حجاب اجباری را نخواهند، با زور و چماق و بگیر و بنند نمی‌شود آن را بر ملت تحمیل کرد. طرح نور هم یکی از آخرین حلقه‌های این اجبار است که از فروردین ماه ۱۴۰۳ آغاز شد و معلوم نیست تا چه زمانی ادامه یابد. چه زمانی حاکمیت دریابد که این طرحش هم جواب نداده و نمی‌دهد. البته راستش امیدی نیست که نظام به این جنگ عبث خود با زنان ایران خاتمه دهد و حق زنان بر پوششان را بپذیرد. احتمالاً باز پس از طرح نور هم به دنبال طرح و لایحه و کاری دیگر خواهد رفت. بودجه‌ای کلان را هزینه خواهد کرد و باز شکست سختی از سوی مردم خواهد خورد. به قول میشل بن سایق، مقاومت، آفرینش است. مقاومت مردم در برابر اجبار حجاب روزی به آفریدن ایرانی خواهد انجامید که در آن دیگر حجاب اجباری نباشد. آن روز دیر نیست.

پانوشت‌ها:
۱- آغاز جدی طرح «نور» از امروز با هدف حفظ حریم عفاف و حجاب و مقابله با ناهنجاری‌ها، خبرگزاری آنا، ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۳.
۲- اظهارات سرلشکر جعفری در مورد طرح نور، پایگاه بصیرت، ۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۳- مقام معظم رهبری: کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است، انتخاب، ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۳.
۴- فرمانده‌ی سپاه تهران از تشکیل یک گروه جدید برای «پیگیری قانون» تحمیل حجاب خبر داد، رادیو فردا، ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۵- حمایت تمام قد وزیر کشور از اجرای طرح نور، اعتماد آنلاین، ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۶- سردار رادان: در خصوص طرح «نور» هیچ رئیس‌جمهوری این کار را نمی‌کند به این دلیل که باید رای داشته باشند؛ ولی آقای رئیسی پای این کار ایستاده، اعتماد آنلاین، ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۷- دستورالعمل دادستانی کل کشور درباره‌ی طرح نور به زودی ابلاغ می‌شود، خبرگزاری ایسنا، ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۸- فرمانده‌ی کل انتظامی کشور: اجرای طرح نور با حمایت‌ مجلس، دولت و قوه‌ی قضاییه با قوت ادامه دارد، خبرگزاری بسیج، ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۹- آیت‌الله نوری همدانی: «طرح نور» نیروی انتظامی مورد حمایت است، خبرگزاری ایمنا، ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۱۰- پیام آیت‌الله مکارم به سردار رادان درباره‌ی «طرح نور»، دنیای اقتصاد، ۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۱۱- امام جمعه‌ی اهواز : طرح حجاب «نور» محله به محله اجرا شود، عصر ایران، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.
۱۲- حمایت از طرح نور یک تکلیف است، خبرگزاری صداوسیما، ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳.

بیخبری از وضعیت یک شهروند بلوچ فاقد شناسنامه بازداشت شده در زاهدان پس از ۲۰ روز

 

 


 

به گزارش حال وش/ یک شهروند بلوچ فاقد شناسنامه که در روز پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳، توسط مامورین اطلاعات سپاه در زاهدان بازداشت شده است با گذشت ۲۰ روز کماکان در وضعیت بیخبری بسر می برد.

هویت این شهروند بلوچ:« محبوب ارباب زهی» ۲۴ ساله فرزند امان الله اهل و ساکن منطقه پیربخش زاهدان احراز شده است.

به گفته منابع حال وش:« محبوب قبلا در زمان اعتراضات سراسری از سوی مامورین در زاهدان بازداشت شده و سه بار بدلیل نداشتن مدارک هویتی به کشور افغانستان رد مرز شده بود که مجددا با شرایط دشواری به زاهدان خودش را رسانده بود و این بار مجددا بازداشت شده و پیگیریهای خانواده اش تاکنون نتیجه نداشته و هیچ اطلاعی از وضعیت و سرنوشت وی ندارند. وی تنها سرپرست مادر و خانواده اش است»

بوکان؛ بازداشت اشکان اسماعیل‌نژاد به اتهام «ابراز خوشحالی» پس از مرگ رئیسی

 


 

 

 روز چهارشنبه، دوم خرداد ۱۴۰۳، یک جوان کُرد اهل روستای «قاجری» از توابع بوکان، به ‌نام اشکان اسماعیل‌نژاد، به ‌دنبال «ابراز خوشحالی» پس از مرگ رئیسی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

به گفته یک منبع مطلع به کُردپا؛ این جوان کُرد پس از احضار به اداره اطلاعات بوکان بازداشت شد.

تاکنون از مکان بازداشت و سرنوشت اشکان اسماعیل‌نژاد علیرغم پیگیری خانواده اطلاعی در دست نیست.

آرمان مرادی جهت اجرای حکم حبس به زندان سنندج منتقل شد

 

 

 

 

 روز دوشنبه سی و یکم اردیبهشت ١٤٠٣، آرمان مرادی، فعال مدنی و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادگاه سنندج برای اجرای حکم حبس به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.

آقای مرادی پیشتر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به اتهام «همکاری با یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران» به پنج ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

این دانشجوی کُرد در تاریخ بیست و دوم شهریور ١٤٠٢ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ٢٨ روز بازداشت با تودیع قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شده بود.

آرمان مرادی اهل روستای «درەگاوان» از توابع شهرستان دیواندره است.

سمیه اخترشمار فعال صنفی معلمان مریوان از کار اخراج شد


 

 

 

 سمیه اخترشمار، از فعالان انجمن صنفی معلمان مریوان با حکم هیئت رسیدگی به تخلفات اداری از آموزش‌وپرورش اخراج شد. این حکم با مصادیق اتهاماتی بی‌اساس همچون پوشیدن لباس کُردی و نشر "مطالب تحریک‌آمیز" به این دبیر باسابقه تحمیل شده است.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، سمیه اخترشمار، معلم اهل روستای "روار" از توابع شهرستان سروآباد و ساکن شهر مریوان با ١٧ سال سابقه اشتغال در مدارس این شهر از ادامه کار برکنار شد.

هیئت رسیدگی به تخلفات اداری استان کُردستان (سنه)، حکم اخراج این معلم را بدون حضور وی و موکلش و همچنین بدون ارائه هیچگونه مستنداتی صادر کرده است.

در مصادیق اتهام سمیه اخترشمار عناوینی همچون "پوشیدن لباس کُردی" و منتسب کردن آن به پوشش اعضای احزاب کُردستان مخالف جمهوری اسلامی ایران و پخش مطالب تحریک‌آمیز در کانال صنفی معلمان، قید شده است.

کوروش جلیل بازداشت شد


 

 

خبرگزاری هرانا – روز جمعه چهارم خردادماه، کوروش جلیل، شهروند اهل یاسوج توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جمعه چهارم خرداد ۱۴۰۳، کوروش جلیل بازداشت شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آقای جلیل ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “روز گذشته کوروش جلیل توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.”

کوروش جلیل در تاریخ ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ همزمان با تجمع اعتراضی معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته در یاسوج، در ارتباط با این پرونده بازداشت و سپس به زندان یاسوج منتقل شد. این شهروند چندی بعد از بابت اتهامات فوق تفهیم و با تودیع وثیقه از زندان یاسوج آزاد شد.

بهمن ماه سال گذشته، قرار مجرمیت این شهروند در پرونده ای دیگر از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغى علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی از طریق فعالیت در بستر فضای مجازی اینستاگرام”، “تحریک مردم به اعمال خشونت آمیز از طریق بارگذاری پست دعوت به تجمع و اغتشاش در فضای مجازی اینستاگرام”، “توهین به مقام معظم رهبری از طریق فضای مجازی اینستاگرام”، “توهین به امام خمینی از طریق فضای مجازی اینستاگرام” و “توهین به مقدسات اسلام از جمله توهین به قران کریم – توهین به کعبه مسلمین توهین به پیامبر مکرم اسلام و سایر امامان از طریق فضای مجازی اینستاگرام” توسط شعبه هفتم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان یاسوج صادر شد.

 جلسه رسیدگی به اتهامات آقای جلیل به همراه پنج تن دیگر در اواخر اسفندماه سال گذشته، در دادگاه انقلاب یاسوج برگزار شد.

کوروش جلیل، شهروند اهل یاسوج، فرزند اردشیر و متولد ۱۳۶۰، پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است.

حقوق بشر امری ذاتی و مادر زادی است


 

 


 

 

انسان متاًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد، دولت و ... در حقوق طبیعی خود محدود میشود،

در حالی که حقوق انسان از بدو تولد با بشر زاده شده است.

قدمت حقوق بشر برابر با عمر انسان است

زیرا که: انسان در بدو تولد آزاد به دنیا می آید

وی میتواند به بیند،

پس حق دیدن واقعیت های زندگی را دارد

وی میتواند بشنود،

پس حق شنیدن واقعیت های زندگی را دارد

وی میتواند، صحبت کند ،

پس حق آزادی بیان دارد

وی میتواند، رشد کند،

پس حق آزادی حرکت و رشد دارد

وی میتواند، بیاندیشد،

پس حق آزادی عقیده و وجدان دارد


ماده 25: حق خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه

الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.

ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند.

ماده 26: حق تحصیل رایگان برای همه

الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.

ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.

پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.

ماده 27: حق تکثیر (کپی رایت)

الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد.
ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.

ماده 28: حق دنیای زیبا و آزاد برای همه

هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

ماده 29: حق مسئولیت نسبت به جامعه

الف) هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد .

ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.
پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.

ماده 30: عدم تفسیر مواد به نفع دولتها

هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد و یا در آن راه، فعالیتی بنماید.

 

بهترین تصمیمی که بشر تا کنون برای خودش گرفته 30 ماده منشور حقوق بشر است

 

ایرانیان و فارسی زبانان عزیز: شما با آشنائی و مطالعه اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های مربوطه میتوانید نسبت به حقوق ذاتی و حقوق شهروندی خود و دیگران شناخت بیشتر و کاملتری بدست بیاورید. به همین منظور ضمن بازدید از وبلاک افشار موارد نقض حقوق بشر https://humanrightsiri.blogspot.com/ همه روزه با تلفن 004917645151362 و یا با  ایمیل اینجانب sarehostovar1362@gmail.com  با من تماس گرفته تا مدارک و اطلاعات مورد نیاز، را در اختیار شما قرار دهم.

 

ساره استوار

مای 2024

 

گزارش تکمیلی؛ افزایش شمار اعدام‌شدگان در زندان یزد به ۳ تن

  خبرگزاری هرانا – با احتساب دو زندانی دیگر که سحرگاه روز پنجشنبه ۱۳ شهریورماه، در زندان یزد اعدام شدند، تعداد اعدام‌شدگان روز مذکور در این ...